صهبای ولایت

صهبای ولایت

سلام بر سید خوبان،امام عاشقان سید علی روحی فداه

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

الحمد لله رب العالمین وصلّی الله علی جمیع الأنبیاء والمرسلین وصلّ علی محمّد وآله الطاهرین، ولعن علی اعدائهم اجمعین

از مصائب بسیار سخت و سنگین و جگرسوزی که کربلا به اهل بیت وارد شد، شهادت حضرت علی اکبر(ع) بود. ارشاد مفید صفحۀ صد و شش، لهوف سید ابن طاووس صفحۀ صد و شصت و شش، معال بستین صفحۀ چهار صد و نه، منتهی الآمال به طور مفصل، بحار جلد چهل و پنج صفحۀ چهل و دو، حلیة الزائرین حاجی نوری و مقتل ابومخنف و منتخب تریهی و روضة الصفا و مقاتل الطالبین، همه نقل کردند که مجموعه ای از نقل این بزرگواران به این مضمون است:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۵:۵۶
وحید اسعدی

روز هفتم 
1. در روز هفتم محرم عبید اللّه‏ بن زیاد ضمن نامه‏ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. 
عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه‏السلام و یارانش به آب شدند. 
2. در این روز مردی به نام "عبداللّه‏ بن حصین ازدی" ـ که از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‏ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! 
امام علیه‏السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. 
حمید بن مسلم می‏گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبداللّه‏ بن حصین آنقدر آب می‏آشامید تا شکمش بالا می‏آمد و آن را بالا می‏آورد و باز فریاد می‏زد: العطش! باز آب می‏خورد، ولی سیراب نمی‏شد. چنین بود تا به هلاکت رسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۵:۵۱
وحید اسعدی

عبیدالله در این روز نامه‏اى به عمر بن سعد نوشت که: من از نظر کثرت لشکر اعم از سواره و پیاده و تجهیزات، چیزى را از تو فروگذار نکردم، توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را براى من مى‏فرستند!

وضعیت لشکر دشمن
چون مردم مى‏دانستند که جنگ با امام حسین علیه‏السلام در حکم جنگ با خدا و پیامبر اوست، تعداى در اثناى راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار کردند.

نوشته‏اند که: فرمانده‏اى که از کوفه با هزار رزمنده حرکت کرده بود، چون به کربلا مى‏رسید فقط سیصد یا چهار صد نفر و یا کمتر از این تعداد همراه او بودند، بقیه به علت اعتقادى که به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار کرده بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۵:۴۴
وحید اسعدی

قاسم فرزند امام حسن علیه السلام که در کربلا نوجوانی بیش نبود، روز عاشورا خدمت امام حسین علیه السلام رفت تا برای میدان رفتن اجازه بگیرد. امام نگاهی به او کرد و در آغوشش گرفت و هر دو گریستند. 
قاسم آن قدر به دست و پای امام بوسه زد تا امام به او اجازه داد. قاسم در حالی که اشک بر گونه هایش جاری بود به میدان رفت و این رجز را خواند:« اگر مرا نمی شناسید، بدانید که من فرزند حسن، نوه‌ی پیامبر برگزیده و امین‌ام. این حسین است که همانند اسیری در دست مردمی گرفتار است. مردمی که کاش باران رحمت هرگز بر آنها نبارد.» 

مورخین صورت او را به قرص ماه تشبیه کرده اند. قاسم با وجود نوجوان بودنش، در مبارزه بسیار دلاور بود و سی و پنج نفر از سپاه عمر سعد را به هلاکت رساند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۵:۳۷
وحید اسعدی

هر که می‌خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند، اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد. چه بگوییم در جواب اینکه حسین کیست و کربلا کدام است؟ چه بگوییم در جواب اینکه چرا داستان کربلا کهنه نمی‌شود؟

از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته‌اند. زمان هر سال در محرم تجدید می‌شود و حیات انسان هر بار در سیدالشهدا. نه این حیات دنیایی که جانوران نیز از آن برخوردارند؛ حیاتی که در خور انسان است، حیات طیبه، حیاتی آن‌سان که امام داشت، زیستنی آن‌سان که امام زیست.(شهید سید مرتضی آوینی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۴:۲۸
وحید اسعدی

1. در این روز عبیداللّه‏ بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی" را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا گسیل داد.
2. عبیداللّه‏ بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام "زجر بن قیس" بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیه‏ السلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیه‏ السلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد 500 نفر بودند
3. در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیه‏ السلام صورت گرفت، مردی به نام "عامر بن ابی سلامه" خود را به امام علیه‏ السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به شهادت رسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۴:۰۸
وحید اسعدی

ای داغ غمت لاله به باغ دل ما 

 نام تو رقیّه جان، چراغ دل ما

دلسوختگان غم خود را دریاب

 بگذار تو مرهمی به داغ دل ما

سید رضا موید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۳:۴۸
وحید اسعدی

در روز چهارم محرم، عبیداللّه‏ بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه‏ السلام تشویق و ترغیب نمود.
به دنبال آن ۱۳ هزار نفر در قالب ۴ گروه که عبارت بودند از:
۱. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛
۲. یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر؛
۳. حصین بن نمیر با چهار هزار نفر؛
۴. مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر؛
به سپاه عمر بن سعد پیوستند.
بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۳:۴۰
وحید اسعدی

عاشورا، چرا؟

چرا عاشورا اتفاق افتاد؟ ریشه درچه مسائلی داشت؟ چه درسها وپیامهایی دارد؟

برای رسیدن به پاسخ این سؤال ها باید جریان عاشورا را بازشناسی کنیم تا بتوانیم حقیقت آن را دریافته، ازآموزه هایش بهره گیریم.

در نوشته پیش رو سعی مان بر این است تا به گوشه ای از دیدگاهها ونظریات ولی امر مسلمین حفظه اللّه دراین باره اشاره کنیم.

بدون شک، این جریان را بایدبزرگ ترین مصیبت دانست؛ فاجعه ای بس بزرگ و تکان دهنده و بی نظیر که روح هر آزاداندیشی را آزرده خاطرمی کند؛ همچنان که در زیارت عاشورامی خوانیم: «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ؛ اما چگونه کار به اینجارسید که بزرگ ترین فاجعه انسانی به دست شقی ترین افراد بر ضد برترین افراد، یعنی آل اللّه روی داد. به تعبیر مقام معظم رهبری (مدّظلّه العالی) «جادارد ملت اسلام فکر کند که چرا پنجاه سال بعد از وفات پیغمبر صلی الله علیه و آله کار کشور اسلامی به جایی رسید که همین مردم مسلمان از وزیرشان، امیرشان،سردارشان، عالمشان، قاضی شان،قاری شان گرفته، در کوفه و کربلا جمع بشوند و جگرگوشه همین پیغمبر صلی الله علیه و آله را با آن وضع فجیع به خاک و خون بکشند؟ آدم باید به فکر فرو برود که چرا این گونه شد؟... کار به جایی برسد که جلوی چشم مردم، حرم پیامبر صلی الله علیه و آله را بیاورند توی کوچه و بازار، به آنها تهمت خارجی بزنند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۳:۲۴
وحید اسعدی

محبت مردم به حسین بن‌علی(ع) ضامن حیات بقای اسلام است.

عاشورا اسلام را زنده نگه داشته است.

 درس‌های عاشورا را باید درست فهمید و به یکایک آن عمل کرد.

 نهضت حسینی با شهادت جان گرفت و نهضت عظیم کربلای خونین ملت ایران تداوم همان راه است.

 عاشورا صحنه‌ای کامل از زندگی اسلامی یک انسان است.

 حسین(ع) آموزگار بزرگ شهادت است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۳:۱۰
وحید اسعدی


1. "عمر بن سعد" یک روز پس از ورود امام علیه‏السلام به سرزمین کربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد.
2. امام حسین علیه‏السلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می‏شد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان کنند.
3. در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "کثیر بن عبداللّه‏" ـ که مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه‏السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبداللّه‏ به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۳:۰۳
وحید اسعدی

ورود امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا.

امام حسین علیه السلام پس از آن که با دعوت مردم کوفه و نامه هاى فراوان و پى در پى آنان روبرو شد، تصمیم به هجرت از مکه به سوى کوفه گرفت .

با این که برخى از آشنایان و بزرگان مدینه ، مانند محمد حنفیه ، عبدالله بن عباس ، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عمر، آن حضرت را از سفر به کوفه بر حذر کرده بودند و با دلایلى چند، تلاش کردند که وى را منصرف کنند، با این حال امام حسین علیه السلام سفر به کوفه را براى خویش تکلیف فرض ‍ کرد و به آن اقدام نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۳:۳۷
وحید اسعدی

گر چه مثل محرّم نمی شوم هرگز
جدا ز روضه و ماتم نمی شوم هرگز
مرا ببخش مرا چون که خوب می دانم
که توبه کردم و آدم نمی شوم هرگز
اسیر جاذبۀ حُسن یوسف یاسم
که محو در گل مریم نمی شوم هرگز
گناه کارم و حتی بدون اذن شما
بدان نصیب جهنم نمی شوم هرگز
به جان عشق قسم غیر چهارده معصوم
به پای هیچ کسی خم نمی شوم هرگز
قسم به قلب سپیدت سیاهپوش کسی
بجز شهید محّرم نمی شوم هرگز
نَمی فُرات بیاور چرا که من قانع
به سلسبیل و به زمزم نمی شوم هرگز
در انتهای غزل من دوباره می خواهم
فقط برای تو باشم نمی شوم هرگز


سید حمیدرضا برقعی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۶:۲۹
وحید اسعدی

این چشم ها بــرای که تبخیر می شــود ؟
پیــــراهـــن مـــحـــــرم مــــن را بــــیاوریــد
با روضۀ حســـــین نفــــس تازه می کنــم
می آیــم از کدورت و اشـــــک عــــزای تـو
من دستمال گـریـــۀ خـــود را نشــسـته ام
اشک تو تا همیشه جوان می چکد حسین
من تـازه تشنـه می شوم و گـریه می کنم
ایمــــان بـــه دست معجــــزۀ غــم بیاورید
این قطــــره نیست آینـــۀ توست یا عـــلی

این حلقه هــا بـرای چه زنجیر می شود ؟
دارد زمــــان هـــیئت مـــن دیر می شــود
وقـتی هـوای شـهر نفـس گیر می شــود
سرچـشـمۀ طهــــارت تصـــویر می شــود
چـــون آب هم به نام تو تطهیر می شــود
چشم من است اینکه چنین پیر می شود
وقـتـی زگریه چشم همه سیر می شــود
پیغمـــبری که بـــاعث تـکفـیــر می شــود
در اشــک ما حسین تو تـکثیــر می شـود

محرم 2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۶:۰۱
وحید اسعدی

خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما

جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما

محرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۵:۵۰
وحید اسعدی